قالیشویی پازیریک

با سلام این وب سایت مطعلق به قالیشویی پازیریک است. وشما دوستان میتوانید هروزه مطالب جدیدی در مورد فرش در این وب سایت مشاهده نمایید. با تشکر مدیریت.سایت

:: gps ماشین ردیاب
:: دیلایت فابریک
:: جلو پنجره لیفان ایکس 60

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان قالیشویی پازیریک و آدرس pazirik1.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 55
بازدید کل : 10194
تعداد مطالب : 15
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1

Alternative content





تاریخ رنگرزی فرش

 

پشم و مو و هر الياف دامي از همان آغاز در ريسندگي و بافندگي جاي خاصي يافت . در مناطقي نظير مصر و بين النهرين به دليل هواي گرم و رطوبي، كتان و پنبه كاربرد بيشتري داشت و قطعاتي از بافته هاي اين الياف در مقاير مربوط به امرا و شاهزادگان سلسله هاي حكومتي مصر ديده مي شود كه قدمت آنها بعضاً به 6000-7000 سال پيش مي رسيد . برخي از يافته هاي به دست آمده از مصر سپس آناتولي و بين النهرين كه قدمت آنها به عصر نوسنگي ، از هزاره ششم قبل از ميلاد، مي رسد.

 

پارچه هايي است كه بافت ساده با نخ هاي ظريف ريسيده شده بعضاً رنگ شده دارد و رنگ هاي به كار رفته عموماً رنگ هاي گياهي است .

 

در برخي از نقاط اطراف درياي مديترانه كه احتمالاً مسكوني بوده آثاري از تور، طناب، نمد ونخ هاي تابيده پرزدار عمدتاً كتاني با رنگ آبي رنگ شده يافت شده است . قطعه اي از پارچه اي ضخيم مربوط به هزاره دوم قبل از ميلاد در دست است كه احتمالاً متعلق به چادري مقدس(معبد) بوده و زردرنگ  است . در منطقه اي كه اين پارچه يافت شده(در سواحل مصر) مقاديري پارچه كتاني و بافته هاي ديگر به دست آمده است كه نشان از تجاري بودن منطقه دارد.

 

همان طور كه گفته شد وجود چرخه هاي ريسندگي در منطقه ايلام ، در غرب ايران متعلق به هزاره پنجم قبل از ميلاد از وجود بافندگي و برخي توليدات به آن خبر مي دهد با فترتي در حدود دو هزار سال قبل در اين منطقه پديد آمد. آثار نساجي و بافت پارچه را در مناطق زير نفوذ سومري ها و آشوري ها و به خصوص بافت پارچه هاي رنگين را در بابل مي توان پي گرفت . كشف ميله اي مسي كه نوعي ابزار ريسندگي است در تپه حصار دامغان .از تداوم ريسندگي و بافندگي در ايران در هزاره دوم پيش از ميلاد خبر مي دهد با تجديد حيات فرهنگ اقوام قومي ايراني و افزايش اقتدار مادها و اينكه آنان اقوامي گله دار و دامدار بوده اند مي توان استفاده از پشم و الياف دامي را درآن دوره به خوبي توجيه كرد .اسناد و مدارك بعدي حاكي از آن است كه امرا و حكام ماد به موازات كسب اقتدار و افزايش تجملات و شكوه دربارهاي خويش استفاده از لباس ها  پارچه هاي گران بها و زينتي را نيز افزايش دادند به شكل  تزئينات لباس هاي دربار ماد چه در همان زمان و چه در حكومت هاي بعدي از جمله پارسها توجه و ازآنها تقليد مي شده است.

 

امپراطوري گسترده و قدرتمند هخامنشي نه تنها خود از صنايع و توليدات دنياي زير سلطه اش در تجملات وتزيينات دربار و پايتخت خويش استفاده مي كرد بلكه با حمايت از حرفه ها و صنايع به توليد بسياري از كالاها و به خصوص انواع پارچه نيزمي پرداخت پارچه هايارغواني كه امرا و سرداران هخامنشي استفاده مي كردند به احتمال زياد با رنگ ارغواني مشهور به دست آمده از صدف هاي دريايي رنگ مي شد و شهرت جهاني داشت .

 

فرش پازيريك كه در حدود سالهاي 1945 ميلادي، پرفسور رودنكو روسي در گور يكي  امراي سكايي در دره آلتايي در مرز مغولستان  سيبري كشف كرد به گواهي غالب باستان شناسان فرشي است كه به دليل شباهت مطلق نقوش آن با طرح هاي رايج عصر هخامنشي ايراني است و به احتمال زياد اين فرش درپاريس ويا نواحي زير سلطه فرهنگي ، سياسي ايران بافته شده است .

 

وجود اين فرش كه فرشي كارگاهي است و طراحي شده با بافت و ساختاري دقيق است نه فقط بر وجود صنعت گسترده فرش بافي بلكه بر وجود صنايع پيشرفته نساجي گواهي مي دهد. رنگ هاي به كار رفته در اين فرش كه در نهايت زيبايي و هم آهنگي است از وجود مراكز رنگرزي كه درآنها از رنگ هاي گياهي و يا رنگ هاي رايج زمانه از جمله صدف هاي ارغوان و غيره استفاده مي شد، خبر مي دهد.

 

بعداز سقوط حكومت هخامنشي به دست اسكندر وي بسيارسعي كرد كه فرهنگ يوناني از جمله پوشاك و شيوه زندگي يوناني را در ايران گسترش دهد. اگرچه معدود مجسمه ها و آثار باقيمانده از آن دوران نمودار رواج اين فرهنگ به خصوص لباسهاي پرچين با رنگ هاي ساده و روشن يوناني است ، در كمتر از يك قرن شهرت بافته هاي ساساني به هويت و فرهنگ خاص ايراني مرزهاي عالم را در مي نوردد.

در دوره ساساني ايجاد راههاي كاروان رو، فراواني وسايل حمل و نقل و ايجاد ايستگاه ها و كاروانسراها گسترش توليدات مختلف نظير شيشه سازي و ساخت ابزارفلزي و به خصوص منسوجات پشمي و ابريشمي را به دنبال داشت همچنين تسلط ايران بر راههاي كاروان رو تجاري واردات ابريشم لازم براي نساجي ايران را موجب شد.

 

از سوي ديگر نظير امپراطورهاي قدرتمند گذشته، استفاده از صنعتگران و هنرمنداني كه از كشورهاي ديگر به اسارت گرفته مي شدند امري عادي و رايج بود با آنكه صنعت نساجي و قالي بافي دوره ساساني در حد شكوفايي  پيشرفت بود از وجود برخي از اين صنعتگران به خصوص بافندگان رومي دررشد و بهبود صنايع نساجي مناطقي نظير شوشتر ياد شده است . علاوه بر توليد فرش ، توليد پارچه هاي ابريشمي و ديباي شوشتر و تافته ها و حريرهاي ابريشمي بخصوص با استفاده ازابريشم هاي وارداتي از چين در مراكز عمده توليد نظير شوشتر و شوش و جندي شاپور و به طور كلي سيستان و خوزستان رواج كامل داشت برخي از پارچه هاي باقيمانده از ذوران ساساني در قبور حكمرانان مصر وبعدها در كليساهاي اروپا در قرون وسطي پيدا شده است .

 

كشف نمونه هايي از پارچه هاي دوره ساساني كه شاهكارهايي از ذوق و ظرافت وهنر طراحي رنگ رزي به حساب مي آيند ناشي از وجود صنايع پيشرفته رنگرزي و نساجي و بي ترديد بافت فرش است كه افسانه فرش بهارخسرو(بهارستان) اعتبارآن را به اوج مي رساند.

 

شرح اين فرش افسانه اي درغالب نوشته هاي مربوط به قرون اوليه اسلامي آمده است آنچه درباره اين فرش گفته مي شود علاوه بر اشاره به استفاده ازسنگ ها و جواهرات و تزيينات گران بها و بي مانند استفاده از رنگ هاي زيبايي است كه تمام  فصول را به نحو حيرت انگيزي در مقابل نگاه بيننده قرار مي داده است.

 

به رغم دوران فترت و انفعال ايرانيان درقرون اوليه اسلامي تداوم توليد پارچه و قالي به خوبي احساس مي شود در كمتر از صد سال بارگاه باشكوه خلفاي تازه به قدرت رسيده به خصوص عباسيان وارث هنر و مهارت و تجربه صنايع شكوفاي دوره ساساني مي شود. جامه هاي رسمي و پرده هاي ابريشمي فاخري كه شهرت بسيار داشتند، فرش هاي عالي جهرم. بافته هاي حرير و پرند اصفهان ، گلابتون مرغوب طبرستان و نيشابور . طلاسان هاي عالي كرمان و ديبا و فرش هاي نخي ابريشمي شوشتر كالاهايي است كه حتي در قرون وسطي نيز به همراه نام ايراني به همه دنيا مي روند . در تمام اين سالها همواره فرشهاي دستباف چه به صورت غنايم و چه به صورت هدايا از سي شهرهاي ايران در دربار خلفا و حكمرانان  عرب حضور دائمي داشت .

 

تأثيرهنرهاي ايراني نظير معماري و سفال گري و به خصوص پارچه در غال كشورهاي دور و نزديك و در حوزه گسترده حكومت بيزانس در تمام قرون وسطي ديده مي شود. در قرون بعد نيز در دوران آل بويه و سپس سلجوقيان به وجود كارگاه هاي رنگرزي  بافت به صورت كارگاه هاي صنعتي و توليدي در بسياري شهرهاي ايران نظير يزد، كاشان و اصفهان اشاره شده است. در اين كارگاه ها علاوه بر بافندگان، رنگ رزان به طور دائم حضور داشتند و تجربه و مهارت و ذوق خود را در اين رنگرزها به كار مي گرفته اند. شهرت ايرانيان در رنگ سازي و دريافت ارزش رنگها به خصوص در زمينه هاي مربوط به كتاب سازي و منياتور نيز به مرزي رسيده بود كه با گسترش مكتب هنري برجسته اي نظير مكتب هرات ايرانيان به عنوان استادان رنگ ساخته مي شدند.

 

كلاويخو در سفرنامه اش از نگار جامه ياد مي كند و مي گويد:همان طور كه از اسم آن پيداست پارچه اي داراي نقش و نگار بود و در تار وپود آن از رشته هاي زر يا نخ هاي رنگين استفاده مي شد . به دست پارچه بافان زبردست بافته مي شد و لطف و زيبايي آن معرف ثروت سلاطين و فروانوايان وقت بود اين لباسهاي فاخر را تنها سلطان نمي پوشيد بلكه گاه به عنوان خلعت به ديگران اعطا مي شد .كسي كه مأمور صباغي و رنگ پارچه ها و ابزار كار بافندگان و حقوق آنان بود خدايگان طراز خوانده مي شد.

 

دربارة زيبايي و ظرافت نقاشي ها و مينياتورهاي مكتب هرات كه بعدها به تبريز و سپس اصفهان منتقل شد، بسيار گفته شده است طراحان و نقاشان اين هنرها طرح ها و نقوش درخور تحسين منياتور را به شیراز منتقل كردند و با وجود دقت و ظرافت و مهارتي كه در اين طرح ها به كاررفته است نمي توان آنها را بدون توجه به رنگ هاي انتخابي برايشان كه نتيجه و شاهكار تلاش و زحمت هنمرندان گمنام رنگرز است در نظر گرفت . رنگ هاي درخشان و بي بديل منياتورها عمدتاً حاصل رنگهاي معدني شناخته شده از تركيبات و سنگ هاي معدني رنگيني نظير كرم و اخرا و لاجورد و غير بودكه همراه باطلا براي تذهيب  تشعير منياتورها به كار مي رفت اما رنگ هاي فرش با استفاده از گياهان و طبيعي  به كمك مهارت استادكاران رنگرز به حد و دامنه اي رسيد كه به تدريج ديگر هنرها و صنايع دستي را ر سايه قرارداد روناس و نيل و اسپرك و پوست گردو  پوست انارو زعفران وساير رنگهاي گياهي كه ازصدها سال پيش بشر شناخته بود به دست هنرمندان رنگرز ايراني جلوه اي يافت كه در هيچ كجاي ديگر جهان تقليد شدني نبود.

 

به دلايل بسيار روشن كه مهمترين آن نا امني شغلي و اجتماعي بود صنعتگران از جمله رنگرزان سعي در مخفي نمودن رموز كارخويش داشتند شايد به همين دليل است كه ما امروز اشارات اندكي از روش كارشان و از آن كمتر نام وارزش كار آنان در دست داريم .

 

 

 دانشمند انگليسي هلكوت كه در قرن شانزدهم مي زيست به يكي از بازگانان هم ميهن خود مي گويد: در ايران فرشهايي از پشم زبر كه در دو طرف داراي ريشه هاي نخي است خواهي ديد . اين فرشها بهترين انواع فرش عالم  رنگ هاي آنها بهترين و زيباترين رنگهاست . تو بايد به اين كشورها بروي و به انواع وسايل بايد متوسل شوي تا بتواني از مردم آنجا طرزرنگ كردن(خامه) قالي را ياد بگيري . زيرا اينها به طوري رنگ شده كه باران و سركه و شراب در رنگشان تأثير نمي كند چون تو اين علم را از آنها آموختي به اسرار آن دست خواهي يافت و خواهي توانست در رنگ كردن فرش آن را به كار بري و به تداوم آن اطمينان داشته باشي زيرا  رنگي كه در رشته هاي زبر ثابت باشد قطعاً در رشته هاي باريك منسوجات ثابت تر است البته بايد از رنگ هاي مايع و وسايل رنگرزي و بهاي آنها آگاه شوي.

 

شاردن نيز در سفرنامه خود با تحسين و ستايش از توليدات نساجي و مخمل و حرير كاشان مي گويد: صنعت رنگرزي در ايران بيشتر از اروپا توسعه و ترقي يافته است چون رنگهاي اين كشور داراي روشني و جرم نسبي بيشتر است و چندان زود زايل نمي شود ولي افتخار اين فن بيشتر از هنر صنعتي ايارانيان . منوط به خصوصيات هوا و اقليم آن كشور است زيرا محيط خشك و صاف  اين سرزمين موجب درخشش مخصوص رنگهاست  و همين طور عناصري در رنگ آميزي و رنگرزي به كار مي برند گل يا خاك سرخ و روناس( اپوپوناكس) است و اين دو عنصر در ايران فراوان اند بقم قرمز كه از اروپا داده مي شود و بقم ژاپن و نيل هندي كه از هندوستان مي آيد رنگرزان علاوه بر مواد مزبر از نباتات نيز استفاده مي كنند رستني هاي بسيار و نباتات طبي متعددد  خود كشور صمغات و پوست هاي درختان ميوه مانند گردو انار و عصاره ليمو و لاجورد كه كلمه آزور را ما از آن ساخته ايم از سرزمين همسايه ايران ازبكستان وارد مي شود ولي كشور ايران مخزن عمومي آن است.

 

بعد از دوران صفويه بر اثر حوادث تاريخي و دردهایي كه بر ايران مي گذرد سقوط عمومي در صنايع و توليدات ايران شاهديم در عصر قاجار اين سقوط به نفع واردات كالاها و توليدات خارجي افزايش مي يابد با اين وصف اسناد تجاري در دست است نشان مي دهد كه حتي دوران قاجار صادرات ايران در بعضي از اقلام داراي ارزش بوده و بر واردات پيشي داشته است بهترين نمونه را در رشد  شكوفايي و گسترش صارات فرش در اواخر دوره قاجار مي توان ديد به رغم آسيب جديي كه به بسياري از صنايع و توليدات بومي و سنتي وارد شد فرش دستباف رشد چشمگيري يافت در اينباره تجار خارجي دخالت و نظارت مستقيم داشتند حاصل اين امر اگر چه به نفع فرش ايران بود ولي به دليل تأثير و نفوذ بازارهاي خارجي آسيب هاييي



نوشته شده توسط rahim در پنج شنبه 8 خرداد 1393

شستوشوی فرش

 

همه قاليهاي مورد استفاده، اعم از قاليهايي كه براي مفروش كردن منازل به كار مي روند یا آنهایی كه جنبة تزئيني داشته و به عنوان تابلو بر روي ديوار نصب مي شوند همه و همه پس از چند سال به علت مجاورت دائمي با انواع آلودگيها مي بايست شسته شده و تميز مي‌گردند. حتي هواي مجاور ما آلوده كننده است و ذرات گرد و غبار آن در لابه‌لاي پرز فرش فرو رفته و در بلند مدت باعث چرك و تيره شدن سطح فرش مي گردند. بنابراين شستشوي فرش امري است اجتناب ناپذير اما مراحل آن و روشهاي شستشو داراي ويژگيهاي خاصي است كه به آن مي‌پردازيم.

يك قالي را تا حد ممكن نبايد شست، زيرا هر بار شستشوي قالي، زيانهايي به آن وارد مي‌شود. نور خورشيد بهترين وسيلة حرارتي برا ي خشك كردن قالي شسته شده ميباشد. نور خوشيد با تابيدن بر روي قالي به تمام نقاط آن رخنه كرده و باعث از بين رفتن بيد و كپك نيز مي‌شود. بهتر است شستشوي قالي در فصل بهار و يا اواخر تابستان انجام گيرد. زيرا در اين زمان آفتاب نه آنچنان مستقيم و سوزنده است كه بر اثر گرماي زياد آن قالي لطمه ببيند و نه آنچنان بي حرارت است كه نتوان از آن بهرة لازم را به دست آورد.

شستشوي فرش از سالها پيش در خانواده‌هاي ايراني مرسوم بوده است و حتي در برخي از ماهها و روزهاي سال شده كه گروهي از اهالي يكروستا و يا محل به طور دسته جمعي كار شستشوي ساليانه فرش را در رودخانه‌هاي نزديك شهر و روستا طي چندين شبانه روز انجام مي‌دهند و اين كار در برخي مناطق حالت سنتي و حتي نمايشي يافته كه تماشاي آن براي علاقه مندان فرش ايران بسيار دلپذير و زيباست. اما شستشوي دقيق و اصولي فرش بايد به نحوي باشد كه هدف اصلي به خوبي و بدون كمترين صدمه به فرش تحقق يابد. يعني فرش از آلودگي‌ها و سطوح چركز دوده شده و كاملاً پاگيزه گردد.

شستشوي فرش به دو روش صورت مي‌گيرد: روش سنتي و روش جديد.

در روشهاي كاملا قديمي معمولاً فرش را درون نهرهاي روان آب قرار داده و پس از آن كه فرش به خوبي خيس مي گرديد آن را به بيرون منتقل و با چوبك و ساير شوينده هاي قديمي و به كمك پاروهاي بزرگ مي‌شستند. سپس فرش را دوباره به نهر آب فرو برده و كار زدودن مواد شوينده را آغاز مي‌كردند. به اين ترتيب حركت دايمي آب بر روي فرش و كشيدن پارو بر روي آن پس مدت كوتاهي مواد شوينده را به خوبي برطرف و فرش پاكيزه مي گرديد، سپس فرشها را بر روي صخره‌ها و سنگهاي اطراف رودخانه و در مقابل نور آفتاب قرار مي‌دادند و به اين ترتيب پس از دو الي سه روز فرش كاملاً خشك مي‌گرديد. در برخي موارد ديده شده كه براي آبگيري فرش پس از خارج كردن آن از داخل رودخانه آن را لوله يا تا كرده و آن را لگد كرده و يا با پرو ميكوبيدند تا آب آنها به خوبي گرفته شود و سپس جهت خشك شدن آنها را پهن مي كردند.

به جهت امكان كنترل و حفاظت بيشتر فرش به روش سنتي مي‌توان گفت در حال حاضر شستشوي دستي و سنتي فرش بهترين روش به ويژه در مورد فرشهاي قديمي و موزه‌اي است كه بايد نهايت دقت را در شستشوي آنها به كار بست. شستشو به هر روش كه صورت گيرد داراي مراحل يكساني به شرح زير است:

  غبارگيري

شستشو با مواد شوينده

 آبكشي

آبگيري

خشك كردن.

امروزه نيز در كارخانه‌هاي قاليشويي شبيه به شيوه قديمي اجرا مي گردد. به اين ترتيب كه ابتدا فرش را بر روي زمين پهن كرده و همه آن را با آب خيس مي‌كنند. معمولاً كارگاههاي قاليشويي خارج از شهر ايجاد مي‌نمايند تا حتي الامكان از آب نهرهاي كنار شهر استفاده شود و يا بتوان با حفر چاههاي عميق آب فر اوان براي شستشو فرش مهيا نمود.

پس از آن كه تمام فرش به خوبي خيس شد مواد پاك كننده را به مقدار مناسب روي سطح قالي ميريزند. سپس با برسهاي ويژه‌اي شروع به شستن فرش مي‌كنند. به اين ترتيب قسمتهاي چرك و آلوده قالي كاملا تميز مي‌گردد . در برخي از كارگاههاي قاليشويي دستگاههاي خاصي طراحي و ساخته‌اند كه داراي برسهاي بزرگ و دايره‌اي شكل مي‌باشد و توسط نيروي برق به حركت در مي‌آيد، و به آهستگي سطح فرش را سائيده و نقاط تيره و چرك آن را مي‌شود. پس از آن كه تمام فرش به خوبي شسته شد توسط شلنگهاي آب كه داراي دوشهاي پخش كننده آب است و فشار آب قابل تنظيم مي‌باشد تمام فرش را شسته و موادشوينده را به خوبي از قالي دور مي‌كنند. پس از انكه مواد شوينده به خوبي از لابه لاي پرز فرش خارج شد معمولاً فرش را به طور كامل و يكجا درون حوضچه‌هاي بزرگ آب فرو مي‌كنند تا به اصطلاح آبكشي شود. در صورتي كه در كنار كارگاههاي قاليشويي نهرهاي آب روان موجود باشد يا بتوان توسط چاههاي آب، جريان سريع و رونده‌اي از آب فراوان ايجاد نمود، فرش را در داخل آن قرار داده و براي چند ساعت به حال خود رها مي‌سازند تا مواد شوينده به طور كامل از درون قالي پاك و خارج شود. شايد بتوان گفت اين روش از بهترين و موثرترين راهها براي آبكشي فرش و زدودن مواد شوينده باشد و لذا به همين منظور است كه كارگاههاي مدرن و مجهز قاليشويي امكان استفاده از نهرها و رودخانه‌هاي طبيعي براي نيل به اين منظور در دسترس دارند مي‌توانند عمليات شور قالي را به بهترين شیوه انجام دهند. به هنگام آبكشي فرش اغلب از پارو و برسهاي خاصي جهت زدودن بهتر مواد شوينده و آلودگيها استفاده مي‌نمايند. در كارگاههاي قاليشويي عموماً به جاي لوله كردن فرش و آبگيري آن با تحت فشار قرار دادن، از دستگاههاي خاصي استفاده مي گردد كه عملكرد آن شبيه دستگاههاي سانتريفیوژ است. اين دستگاهها محفظه اي استوانه اي هستند كه فرش داخل آن و به ديواره فلزي و مشبك آن مهار شده و با روشن شدن، به سرعت و با حركت دوراني به چرخش در مي آيد. در اين حالت به خاطر نيروي گريز از مركز، بيشتر آب موجود در درون قالي به طرفين هدايت شده  و از درون ديوار مشبك كه در پشت قالي قرار دارد خارج 

مي گردد. در بسياري موارد اين دستگاههاي مقداري حرارت نيز توليد مي نمايند تا عمل خشك كردن قالي كمي تسريع يابد. پس از آبگيري فرش آن را به همان روش قذيمي يا بر روي سطح زميني پهن مي كنند تا خشك شود يا بر روي دارها و داربستهاي بزرگ مي آويزند تا پس از د والي سه روز و در مجاورت هواي آزاد و نور آفتاب خشك شوند. برخي از كارگاههاي قاليشويي اقدام به ساخت گرم خانه هايي براي خشك كردن قالي نموده اند. در اين گرم خانه با ايجاد يك كانون حرارت مركزي توسط بخاري هاي بزرگ و يا ساير حرارت دهنده ها تمام فضاي گرم خانه را به طور مساوي حرارت مي دهند. سپس كليه فرشها را از داربستهاي ويژه اي آويزان و در كوتاهترين زمان فرشها را خشك مي نمايند.

رعايت نكات خاص در شستشوي فرش

هنگام شستشوي فرش رعايت برخي موارد باعث تضمين سلامت فرش و همچنين جلوگيري از پوسيدگي و افزايش دوام آن مي‌گردد كه اهم آنها چنين است:

 شستشوي فرش بايد روي سطح كاملاً صاف و سخت مانند سطح سيماني، موازئيك يا سنگ انجام شود.

 چنانچه شستشوي فرش در كنار رودها و نهرهاي جاري ميسر نيست بهتر است بري خيس كردن و شستشوي فرش از دوش هايي كه آب را با فشار و به صورت افشان پخش مي‌نمايند استفاده نمود.

 مواد شوينده‌اي كه براي شستشوي فرش به كار مي روند بايد كاملاً خنثي شوند تا از هرگونه آسيب در الياف پشم جلوگيري شود. محيط‌هاي اسيدي و يا قليايي شديد هر كدام به نوعي باعث تخريب ساختمان شيميايي ليف پشم و در نهايت خواص خواص فيزيكي مطلوب آن مي شوند. به ويژه در هنگام شستشوي فرش در منازل بسياري از افراد از پودرهاي شوينده رايج استفاده مي نمايند. اين پودرها به جهت آنكه براي برطرف كردن چربي هاي قوي موجود بر روي ظروف و لباسها تهيه شده‌اند داراي تركيبات شيميايي اسيدي قوي هستند و كاربرد آنها براي شستشوي پرز فرش باعث مي‌شود علاوه بر شسته شدن سطوح چرك و كثيف فرش، تمامي چربي الياف فرش گرفته شده و لذا الياف كاملا خشك و شكننده مي‌شوند. در اين صورت پس از مدتي استفاده و قرار گرفتن در معرض رفت و آمد الياف شكسته شده و فرش سريعاً كچل مي شود.

 چنانچه فرش داراي آن نوع خامه‌هاي رنگي باشد كه به خوبي رنگرزي نشده‌اند و به هر تقدير رنگها از ثبات كافي برخوردار نباشند  در هنگام شستشو به ويژه زماني كه توسط برس بر روي سطح پرزها كشيده مي شود ممكن است رنگها در هم ادغام شوند و به اصطلاح فرش رنگ دهد. حتي استفاده از آب گرم كه حررت آن زياد باشد مي‌تواند پس دادن رنگها را تسريع بخشد. به همين دليل اغلب در كارگاههاي قاليشويي حوضچه‌هايي وجود دارد كه توسط مواد خاصي آغشته شده اند تا رنگ الياف براي مدتي به طور نسبي ثابت گردد. با اين حال در برخي موارد عليرغم رعايت كليه موارد، فرش رنگ مي دهد و چاره‌اي جز رنگ برداري فرش نيست.

 چنانچه از مواد شوينده بريا شستشوي فرش استفاده شود، به دليل احتمال وجود ناخالصي در اين مواد، ممكن است به داخل پرز فرش نفوذ نمايند. به همين دليل در اين گونه موارد عمل آبكشي بايد به دقت انجام گردد. باقي ماندن مواد مذكور در لابه لاي فرش در بلند مدت باعث آسيب قالي مي گردد.

 چنانچه آبكشي فرش در رودخانه انجام مي‌گيرد، به دليل وجود برخي املاح معدني (حتي گچ و آهك) ممكن است مواد مذكور در فرش باقي بماند و باعث پوسيدگي زودرس گردند.

براي آبگيري فرش در صورتي كه از دستگاههاي سانتريفوژ استفاده نگردد بهتر است فرش را توسط برس و يا با پاروهاي مخصوص كاملاً آب گيري نمود. در مورد قالي‌هاي كهنه بايد دقت نمود تا در هنگام آب گيري توسط پارو فشار زياد به فرش وارد نگردد. حتي مواردي مانند لوله كردن فرش و ايجاد فشار بر روي آن به ويژه در مورد قالي‌هاي قديمي باعث پارگي فرش به ويژه در قسمتهاي رفو شده مي‌گردد.

چنانچه براي خشك كردن قالي شسته شده مجبور هستيم آن را براي مدتي پهن نمايیم بهتر است قالي را كاملاً باز كنيم. در صورتي كه فضاي لازم براي پهن كردن فرش موجود نيست لوله كردن فرش و سپس تا نمودن آن نيز كار درستي نيست. زيرا پس از گذشت 2 الي 3 روز خشك شدن فرش، در قسمت تا شده برجستگي محسوسي پديدار مي‌گردد كه ممكن است به راحتي از بين نرود و حتي باعث برجستگي هميشگي فرش شود. همين برجستگي به علت پا خور شدن زياد باعث ساييدگي همان بخش از فرش مي‌گردد.

چنانچه فرش در منزل شسته شود و نوع رنگرزي الياف آن نيز به صورت بي ثبات و نامرغوب باشد نبايد براي خشك كردن فرش آن را آويزان نمود. زيرا مقدار آب باقي مانده در فرش از درون الياف و پرزها به سمت پايين فرش بيش از بالاي آن آسيب مي بينند و رنگ برداري آن نيز بسيار مشكل است. از طرف ديگر هدايت شدن تمام آب باقي مانده به سمت پايين فرش باعث فشار زياد به چله‌ها مي گردند و احتمال پاره شدن آنها به ويژه در مورد قالي‌هاي كهنه و قديمي بيشتر مي‌گردد.

 پس از آب كشي فرش بايد پساب آن كاملاً صاف باشد. در غير اين صورت احتمال باقي ماندن مواد شوينده و ساير املاح در آن وجود دارد كه اين امر باعث پوسيدگي زودرس فرش مي‌گردد.

توصيه شده است چنانچه فرش كمي حالت قليايي داشته باشد (براي رنگرزي از مواد قليايي بيش از اندازه معمول استفاده شده باشد) مي‌توان با اندكي آب و اسيد 1 تا 2% آن را خنثي نمود.

حتي‌الامكان مي‌بايست از گرم خانه و يا مكانهايي كه در آنجا نور شديد آفتاب وجود نداشته باشد براي خشك كردن فرش استفاده نمود. زيرا تابش شديد نور آفتاب باعث رنگ پريدگي فرش به ويژه رنگهاي ناپايدار مي‌گردد.

از مواد شوينده موجود در منازل جهت شستشوي فرش استفاده نشود و از مواد شوينده‌اي استفاده شود كه كاملاً خنثي برده و فاقد تركيبات اسيدي و يا قليايي شديد مي‌باشند.

چنانچه به هردليل الياف پشم در هنگام شستشوي فرش رنگ داده و باعث لكه‌دار شدن آن شوند، مي‌توان توسط مواد خاصي اقدام به رنگ برداري نمود. رايج‌ترين ماده رنگ برداري هيدروسولفيت است. اما نبايد از هيدروسولفيت با غلظت زياد استفاده نمود.

 



نوشته شده توسط rahim در پنج شنبه 8 خرداد 1393

مطالب پیشین
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد


Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by pazirik1
Design By : wWw.Theme-Designer.Com